اینم از خانم محبوب همه موبایل دارا

گفت وگو با گوینده پیام های مشهور تلفن همراه
مشترک مورد نظر ...

همشهری مسافر ـ مریم قلی زاده : همه آنهایی که حداقل روزی صد بار پیام معروف «مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد» یا «دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد» را هنگام تماس گرفتن با این وسیله پردردسر از گوشی خود می شنوند می توانند در جایگاه شاکی یا دادستان بنشینند تا ما گوینده این پیام های اعصاب خردکن را در جایگاه متهم بنشانیم و از او بازخواست کنیم. راستی تا به حال چند گوشی تلفن همراه را از دست این پیام های ناامید کننده به زمین کوبیده اید و خرد کرده اید؟ آیا می خواهید خسارتش را ما از خانمی که این پیام ها را می گوید بگیریم؟البته اینطور نیست خوانندگان عزیز مسافر، خانم بیتا عشایری ۲۹ ساله، کارمند مخابرات، خودش هم وقتی پیغام معروف «نوریسپانس» را می شنود عصبانی می شود. گفت وگوی ما را با ایشان بخوانید شاید پس از خواندن این گفت وگو دیگر از شنیدن آن پیام ها عصبانی نشوید.
چه شد که صدای شما رفت روی پیغام تلفن همراه؟
خب. خیلی ها برای تست این کار آمده بودند که در بین آن گوینده های مشهور هم بودند ولی منتهی قرار شد از بین همکاران هم تست بگیرند که من به همراه سایر همکارانم تست دادیم و انتخاب شدم.
آیا می دانید با پیغام «مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد»تان چند نفر را تا به حال عصبانی کرده اید؟
[با خنده] فکر می کنم هرکسی که موبایل داشته باشد حداقل دو یا سه یا حتی ده بار عصبانی شده باشد ولی [با تأکید] باور کنید اصلاً تقصیر من نیست یا اصلاً دست من نیست که مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد.
از اینکه مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشدخودتان هم ناراحت شدید؟
خب! خیلی از مواقع قسمت خودم هم شده مثلاً کاری فوری داشتم و حتماً باید با موبایل شخصی تماس می گرفتم ولی مدام این پیغام تکرار می شد و گفته می شد که مشترک در دسترس نمی باشد.
در این صورت از دست گوینده اش عصبانی شده اید؟
خیلی عصبانی می شدم کمی از دست خودم و خیلی چیزهای دیگر ولی با عصبانیت می گفتم خودتی دیگه!
آن موقعی که عصبانی شده اید اطرافیان یا همکارانتان چه عکس العملی داشتند؟
ناخودآگاه خیلی این پیغام نصیب من هم شده و درست جایی که باید در دسترس بود تا کاری انجام بدهم این طور شده که من عصبانی شدم و بدون اینکه متوجه شوم گوشی را کوبیدم ولی همیشه همکارم همیشه بعد از آن گفته خوب خودتی دیگه! که اینجا دیگه با هم خندیدیم.
انتهای پیغام می گوید: «نمی باشد» می دانید که ما خبرنگاران از کلمه هایی مثل نمی باشد و فعل هایی که از این افعال مشتق می شوند خوشمان نمی آید. آیا می توانید بگو سفارش کنید که فعل نمی باشد را عوض کنند و به جای آن بگویند «مشترک مورد نظر در دسترس نیست»؟
راستش همه این افعال برای من منفی است و فرقی بین نمی باشد، نیست یا.... نیست که حالا بگوییم کدام استفاده بشود. اگر یک فعل مثبت استفاده می شد خیلی بهتر بود و شاید تأثیر بهتری هم داشت. مثلاً جمله «چند لحظه صبر کنید تا ارتباط برقرار شود. جواب مثبتی بود که می توانست جای این پیغام باشد یا حتی پیغا م های مشابه بعد من اصلاً در مورد انتخاب پیغام و ... نقشی نداشتم.
اینکه «مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد» باعث خوشحالی دیگران نمی شود و آنها را اذیت می کند، شما را رنج نمی دهد؟
من اصلاً هیچ تقصیری ندارم که مشترک ها در دسترس نیستند و می دانم از اینکه این پیغام می آید ناراحت یا عصبانی می شوند، باور کنید من بی تقصیرم حتی یادم هست که اوایل کار، همکارانم وقتی این پیغام برایشان پخش می شد به من با حالتی نگاه می کردند که انگار من مقصرم یا من امکان ارتباط را نمی دهم!
ولی کم کم برای آنها عادی شد و الان جو همکاران خیلی بهتر شده است.
وقتی متوجه شدید که به عنوان گوینده این پیغام انتخاب شدید چه حسی به شما دست داد؟
خیلی خوشحال شدم چون اصلاً فکرش را نمی کردم. اصلاً فکر نمی کردم که کار به این گستردگی باشد بعدها که دیدم صدایم در همه نقاط ایران پخش می شود کمی ناراحت شدم.
چرا؟
به خاطر عصبانی شدن مردم.
شما چه قدر اهل سفر هستید؟
خیلی زیاد. اگر کوچک ترین فرصتی برایم پیش بیاید به مسافرت می روم تا از تهران دور بشوم.
چرا از تهران دور می شوید؟
آلودگی و ترافیک تهران خیلی زیاد است و خیلی شلوغ شده و من دور شدن از آن را بیشتر ترجیح می دهم.
تا به حال به چه شهر یا کشورهایی سفر کرده اید؟
چند شهر داخلی به همراه سفر به کشور عربستان را تجربه کرده ام.
درباره سفرمکه تان بگویید؟
سفرم کاملاً اتفاقی بود. من تا خرداد ماه سال ۸۱ که سفر رفتیم اصلاً قصد رفتن به این سفر را نداشتم و حتی فکرش را هم نمی کردم که قرار است به مکه بروم. اما به خاطر کسالتی که برای مادرم پیش آمد من به همراه پدرم به این سفر رفتم.
اهل کدام شهر هستید؟
تهران ـ شهری که مشکلات آن خسته کننده شده است.
در چمدان سفری شما چه چیزی یا وسیله ای به طور ثابت دیده می شود؟
بجز وسایل شخصی بیشترین جای کیف یا چمدان من را وسایل و اسباب بازی های دخترم می گیرد. ما حتماً باید برای سفر یک سری وسایل او را مثل عروسک گربه، دوچرخه و غیره را به همراه ببریم. همه اینها یک چمدان را که پر می کند خیلی وقت ها هم جا کم می آورد.
سفر جاده ای در روز را می پسندید یا شب؟
روز ـ سفر در شب توی جاده برایم شکنجه آور است و اصلاً خوابم نمی برد و تمام ساعات سفر را در شب بیدارم. معمولاً طوری به سفر می رویم که شب تو جاده نباشیم.
کدام جاده و سفر در آن را بیشتر دوست دارید؟
جاده چالوس و جاده کرمانشاه وقتی از گردنه اسدآباد کرمانشاه به سمت شهر می رویم انگار جنگل و شهر زیرپا است و واقعاً منظره دلباز و زیبایی است.
از اینکه در مصابحه شرکت کردید متشکرم.

نظرات 1 + ارسال نظر
آزیتا سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:34 ب.ظ http://azi.blogsky.com

وای کارت عالیه
یک بار شماره شوهرم را گرفتم و دادم پسرم میخواست صحبت کنه (۵سالشه)بعد گوشی را داد به من و گفت یک خانوم میگه بابات نیست و وقتی دوبلره شماره گیری کردم دیدم بله آقا در دسترس نیست...
وبلاگ جالبی داری
خوشحال میشم به منم سر بزنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد